باز رويايي به جانم چنگ زد
باز شعري در دلم آهنگ زد
باز شور تب به جانم رعشه زد
عشقي از جنس تو در من حلقه زد
شب به ياد تو چراغاني شده
روزدر هجر تو ظلماني شده
عصر آن روزي که دوري ازتو بود
سالها در لحظه هايش خفته بود
لحظه هايم با نگات پر باده شد
اين گلو از دوريت پر ناله شد
عشرتي کز نغمه هايت زاده شد
شهري از گل در دلم آماده شد
:: بازدید از این مطلب : 473
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13